آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام عزیزان
فلسفه، این علم زیبا را بیاموزید که ضروری ست. اگر در تردید هستید، شما را به قطعیت می رساند؛ اگر قاطعید، به شما معرفت می بخشد؛ هر کجای راه حقیقت ایستاده اید فلسفه بیاموزید.
فلسفه را بدون تکلّف، به زبان ساده و مختصر بخوانید...بنده این دروس را برای کسی نوشته ام که حتّی یک کتاب فلسفی نخوانده است. آن ها را دنبال کنید و هرکجا پرسشی پیش آمد بپرسید.
حضور سبز شما مایه ی شادابی و طراوت این وبلاگ است
----------------------------------
تمامی مطالب فاقد سند این وبلاگ، نوشته ی بنده است؛ لذا در صورت رونوشت برداری نام وبلاگ یا نویسنده را ذکر بفرمایید.

آخرین نظرات

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تجربه گرایی» ثبت شده است

به منحنی رو به رو نگاه کنید:

اگر از شما بپرسند ارتفاع این منحنی در x=10.5 چه خواهد بود(بدون توجّه به ضابطه ی منحنی) چه پاسخ خواهید داد؟

منحنی شبه خطی

ایمان علیخانی بجستانی
۱۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۳۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۶ نظر

    برهان استقرا برهانی ست بسیار ابتدایی که برای نگرش ما نسبت به خالق جهان یک حدس اولیّه ایجاد می کند. انسان تجربه گرا به استقرا معتقد است و آنچه را تجربه نکرده است به وسیله ی آنچه تجربه کرده است حدس می زند. از طرفی تنها عاملی که انسان درک می کند، خود انسان است. لذا تجربه گرا محکوم است فرض کند عامل ایجاد کننده ی اثرات  محیط انسان، خود عاملی ست شبیه به انسان.

    دقّت داشته باشید برهان استقرا برهانی نیست که ما را به قطعیت برساند؛ بلکه تنها به ما می گوید معقول ترین حدس اولیه برای خواص خالق جهان چیست.

ایمان علیخانی بجستانی
۰۶ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

    تجربه گرایی که مادر عموم جنبش های کلان فلسفی غرب است، همانطور که پیشتر ذکر شد(کلیک کنید) قائل به اصالت تجربه است. یعنی می خواهد همه چیز را به وسیله ی تجربه درک کند و بر پایه ی تجربه تمامی علوم را به دست بیاورد.

    علم(دانش) به معنی مجموعه ای از مفاهیم است که با واقعیت منطبقند. حال کسی که می خواهد با تجربه علم کسب کند، محکوم است که بین تجربیات خود و واقعیت رابطه ای قائل شود. همینجاست که استقرا ظاهر می شود:

    تمامی کسانی که علم تجربی را معتبر می شمارند(عملاً تمام انسان ها) به گونه ای به حقّانیت استقرا معتقدند. تمام این افراد معتقدند که با مشاهده ی صدق یک گزاره بر یک موضوع، احتمال صدق آن بر دیگر موضوعات مشاهده نشده به مقداری قابل توجه افزایش می یابد.

     بسیار خوب، صدق استقرا با تعریف فوق-که برای همگان واضح است- پایه ی اول استدلال ماست.

    مثال1: کسی که تا به حال هیچ پرنده ای را ندیده است، هیچ نظری درباره ی رنگ پرندگان ندارد. کافی ست این شخص یک زاغ را مشاهده کند: حال به نظر او محتمل ترین رنگ برای پرنده ی بعدی که خواهد دید، سیاه است.

    مثال2: از کوهی سنگی به رنگ زرد تیره برایمان می آورند. حال اگر از ما بپرسند گمان می کنی رنگ سنگ بعدی چه خواهد بود؟ پاسخ ما قطعاً زرد تیره خواهد بود.

ایمان علیخانی بجستانی
۱۴ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    برهانی که بنده تحت عنوان برهان استقرا ذکر می کنم، و همچنین برهان بعدی که برهان نظم به تقریر احتمال است، براهینی هستند که از نظر شأن و منزلت قابل قیاس با براهین یقین ساز دیگر نیستند و احتمالاً به همین دلیل، در کتب فلاسفه ی سابق ما ذکر نشده اند.

   با این حال، امروزه به نقطه ای در تاریخ رسیده ایم که آنچه از سوی ما پست و خفیف شمرده می شد(تکیه بر محسوسات و احتمالات) از نظر اذهان عموم به اوج اعتبار رسیده است و شایسته است براهینی که در حوزه ی محسوسات و احتمالات سخن می گویند نیز مطرح شوند تا کلام فلسفه ی اسلامی، طراوت و تازگی خود را حفظ کند و با دور شدن از زبان مردم، دچار خمود و زوال نگردد.

    دو برهان استقرا و نظم به تقریر احتمال، براهینی نوین هستند که با زبانی تجربه گرایانه سخن می گویند و با تکیه بر آنچه مشاهده می شود، استقرا و علم احتمال، وجود خالق هوشمند را اثبات می کنند.

    برهان اوّل صرفاً یک احتمال خام و اولیه را طرح می کند که نشان می دهد ما محکوم به اعتقاد به خدا هستیم؛ سپس برهان دوم آن احتمال خام را می پرورد و نشان می دهد احتمال وجود خداوند طبق مشاهدات ما صد درصد است.

فهرست دروس | درس بعدی>> برهان استقرا

ایمان علیخانی بجستانی
۱۴ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

    همانطور که در درس های گذشته ذکر شد، مبنای فلسفه ی تجربه گرایی بر این است که تنها بر اساس تجربیات عمل کند و غیر تجربیات را مردود بداند. تجربه گرا معتقد است هرگونه علم معتبری الزاماً منشاء تجربی دارد و پیش از تجربه، هیچ علم معتبری وجود ندارد.

    با این پیش زمینه، به عنوان یک تحربه گرا وارد تحلیل جهان می شویم. می خواهیم اتفاقات جهان را با روش تجربی تحلیل کنیم.

    از آنجا که در ابتدا هیچ علمی نسبت به رفتار جهان نداریم، کاملاً در یک فضای احتمال قرار می گیریم که باید طبق قاعده ی احتمال رفتار جهان را حدس بزنیم. برای روشن شدن موضوع بنده مثال اتاق گوی را مطرح می کنم:

ایمان علیخانی بجستانی
۲۹ دی ۹۳ ، ۰۲:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

    همانطور که در درس قبل توضیح داده شد، علم تجربی منشاء هیچ پدیده ای را کشف نمی کند؛ بلکه توصیف می کند که پدیده های جهان با چه نظمی رخ می دهند و این موجب می شود که بتوانیم تا حدّ زیادی پدیده های جهان را پیش بینی کنیم.

    علم تجربی، در صورت صحّت، نقشه ی عملکرد جهان را به ما می دهد. به ما می گوید: جهان با این نظم عمل می کند. امّا علم به ما نمی گوید این نظم ناشی از چیست.

1.قانون جاذبه، توصیف چگونگی سقوط سیب بر زمین است، نه عامل افتادن سیب.

    عدم نشان دادن علّت، تنها ضعف علم تجربی نیست:

2.در فلسفه ی تجربه گرایان، صحیح دانستن علم تجربی هیچ پایه ی عقلی ندارد... و همین آن ها را شدیداً به چالش کشیده است.

ایمان علیخانی بجستانی
۲۷ دی ۹۳ ، ۱۴:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

    تجربه گرایی، نهضتی فلسفی ست که تجربه را تنها روش معتبر شناخت می داند.

    این نهضت که نهضت پیروز غرب است، امروزه در زیرشاخه های مهمش ادامه دارد از جمله عملگرایی و علم باوری(ساینتیسم).

    تجربه گرایان برای مفاهیم عقلی و متافیزیک ارزش و اعتبار قائل نیستند و تنها بر اساس شواهد قابل حس(حواس پنج گانه) نتیجه گیری می کنند.  از این رو، عموم تجربه گرایان وجود خدا را انکار می کنند.

ایمان علیخانی بجستانی
۲۴ دی ۹۳ ، ۱۴:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
   وقتی تردید در زندگی به تبلور برسد؛ وقتی معلوم شود که بسیاری از عقاید غلطند، انسان به دنبال حقایق محکمی می گردد تا قدمش را بر آن ها استوار کند. او به چیزی جز این حقایق محکم اعتماد نخواهد کرد.

    در غرب، در قرون وسطی، کلیسا گزاره های بسیاری را به عنوان حقیقت به مردم معرّفی و تحمیل کرد. عقاید کلیسا، عقاید مردم شد.

    با رنسانس، گستره ای از ادعاهای کلیسا -که قطعی و یقینی شمرده می شد- به وسیله ی علوم تجربی نقض شد. اعتبار کلیسا کاهش چشمگیر پیدا کرد و به تبع آن، اعتبار قطعیات و امور یقینی نزد مردم کاهش یافت.

    با زیر سؤال رفتن قطعیات، تردید به تبلور رسید. حال باید به چه چیز اعتماد می شد؟ زندگی باید بر اساس چه اعتقاد صحیحی بنا می شد؟

ایمان علیخانی بجستانی
۲۳ دی ۹۳ ، ۰۰:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

    برای کشف حقیقت علم، باید به منشاء آن نگریست:

    قوانین فیزیک چگونه به دست آمده اند؟ آیا قوانین به دانشمندان وحی می شده است؟ آیا در ذات دانشمندان قوانین وجود داشته است و در یک سیر منطقی به این قوانین رسیده اند؟ یا دانشمندان حین بررسی طبیعت قوانین را عیناً دیده اند؟

    هیوم -فیلسوف بی خدای معروف- می گوید خیر، و هر عقل سلیمی نیز پاسخش خیر است.

    دیوید هیوم:

افتادن سنگ را به زمین بارها تجربه کرده ولی هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ای که همیشه به زمین می‌افتد. زمین را و سنگ را می‌بینی و افتادن آن را درک می‌کنی، اما نیرویی را که سنگ را به سوی زمین می‌کشاند، درک نمی‌کنی. تو هیچ‌وقت خود آن قانون را تجربه نکرده‌ای. تجربه فقط آن بوده‌است که چیزها به زمین می‌افتد. یقین داری سنگ می‌افتد، چون بارها این رویداد را دیده‌ای؛ عادت کرده‌ای که این دو با هم باشند، و آنگاه حکم بر قانون می‌کنی.(کلیک کنید)

ایمان علیخانی بجستانی
۱۳ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

     تجربه گرایی نهضتی فلسفی ست که بر مبنای اصالت تجربه بنا شده است. تجربه گرایی می گوید آن چیزی صاحب اعتبار است که قابل تجربه ی حسی باشد و آنچه قابل تجربه نیست(مباحث متافیزیکی) فاقد اعتبار است؛ زیرا نمی توان آن را اعتبار سنجی کرد و قابل آزمایش نیست. به عنوان مثال،کفش من وجود دارد زیرا من آن را می بینم و لمس می کنم. ولی خدا نیست(یا بودنش قابل بررسی نیست) زیرا نه دیده می شود نه بوییده می شود و نه لمس می شود. براهین فلسفی که بر پایه ی بدیهیات بنا می شوند نیز پذیرفته نمی شوند؛ چرا که بدیهیات نیز غیر قابل لمس و تجربه هستند.

ایمان علیخانی بجستانی
۰۵ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر