فلسفه ی زبان: چیستی و چرایی
فلسفه ی زبان، بخشی از فلسفه است که پدیده ی زبان را تحلیل می کند و در حقیقت به دنبال پاسخ دو پرسش است:
آیا زبان ما -که با آن فکر می کنیم- بر اثر محدودیت هایش ممکن است ما را از درک برخی حقایق باز بدارد؟
و اگر چنین است، آیا راهی هست که از این محدودیت آزاد شویم و به حقیقت برسیم؟
ممکن است در ابتدا این سؤالات برایتان نامأنوس باشد، امّا حقیقت این است که زبان بعضاً ما را به اشتباه می اندازد. ساده ترین نمونه ی این زمینه های اشتباه، کلمات چند معنی ست. شعر معروف مولوی را یاد آوری می کنم:
این یکی شیر است اندر بادیه(ظرف) وان دگر شیر است اندر بادیه(بیابان)
این یکی شیر است کآدم می خورد وان دگر شیر است کآدم می خورد!
در اهمّیت فلسفه ی زبان همین بس است که توجّه کنیم تمام اعتقادات استنتاج شده ی ما به وسیله ی افکاری به زبان فارسی(سخن گفتن درونی خودمان با خودمان) به دست آمده اند و اگر زبان غیر قابل اعتماد باشد، تمام این اعتقادات زیر سؤال خواهد رفت.
در حقیقت، قبل از پذیرفتن هر اعتقادی باید مسئله ی زبان را حل نمود.