اگر جهان تصادفی بود...(جهان از دیدگاه تجربه گرایان)
همانطور که در درس های گذشته ذکر شد، مبنای فلسفه ی تجربه گرایی بر این است که تنها بر اساس تجربیات عمل کند و غیر تجربیات را مردود بداند. تجربه گرا معتقد است هرگونه علم معتبری الزاماً منشاء تجربی دارد و پیش از تجربه، هیچ علم معتبری وجود ندارد.
با این پیش زمینه، به عنوان یک تحربه گرا وارد تحلیل جهان می شویم. می خواهیم اتفاقات جهان را با روش تجربی تحلیل کنیم.
از آنجا که در ابتدا هیچ علمی نسبت به رفتار جهان نداریم، کاملاً در یک فضای احتمال قرار می گیریم که باید طبق قاعده ی احتمال رفتار جهان را حدس بزنیم. برای روشن شدن موضوع بنده مثال اتاق گوی را مطرح می کنم:
در اتاقی بسیار بزرگ، تعداد بی شماری گوی رها شده است به گونه ای که بی شمار نظم و بی نظمی مختلف در میان گوی ها ایجاد شده است. ما همه ی گوی ها را نمی بینیم، بلکه تنها سه گوی می بینیم که به صورت کاملاً منظم پشت سر هم قرار گرفته اند:
آیا از این مشاهده می توان نتیجه گرفت که اگر در همین مسیر حرکت کنیم، گوی بعدی نیز نظم را رعایت خواهد کرد؟!
همانطور که مشاهده می کنید، سه گوی می توانند در بی شمار حالت مختلف قرار بگیرند که فواصلشان یکسان نباشد. نسبت حالات منظم سه گوی به حالات نامنظم برابر صفر است. لذا عملاً احتمال این که ما سه گوی را دقیقاً پشت سر هم ببینیم صفر است(هرچند غیر ممکن نیست).
از قضا، ما برنده ی این شانس نادر بودیم که سه گوی را دقیقاً پشت سر هم ببینیم. گوی بعدی چطور؟ آیا اگر در همین مسیر حرکت کنیم، گوی بعدی نظم را حفظ خواهد کرد؟
همانطور که بی شمار حالت نامنظم برای سه گوی تصادفی وجود داشت، برای چهار گوی تصادفی نیز بی شمار حالت وجود دارد. جزء بسیار کوچکی از این بی شمار حالت، بیانگر نظام چهار گوی است که حداقل سه گوی آن منظمند. این تعداد نیز بی شمار است. از این تعداد بی شمار، جزء بسیار کوچکی بیانگر نظام چهار گوی است که هر چهار گویش منظمند.
ما به این نتیجه ی قطعی رسیده ایم که سه گوی منظمند، ولی گوی چهارم وضعیتش نامعلوم است و از آنجا که حالات بی نظمیش بی شمار برابر حالت منظم است، احتمال رعایت نظم در گوی چهارم صفر است.
طبق قانون احتمال، اگر یک میلیارد بار هم مسیر را ادامه بدهیم و نظم رعایت شود، کماکان احتمال این که گوی بعدی منظم عمل کند صفر است.
بیانی دیگر:
فرض می کنیم از مکان منظم سه گوی تصادفی خبر داریم(سه گوی را دیده ایم) احتمال این که گوی تصادفی چهارم، نظم را حفظ کند چقدر است؟
اینجا هم با بی شمار حالت نامطلوب مواجهیم که نسبت حالات نامطلوب به مطلوب، بی شمار است. لذا احتمال رخداد مطلوب(منظم ماندن) صفر است. صفر بودن این احتمال، هیچ ارتباطی به گلوله های قبلی ندارد؛ لذا هر تعداد حالت منظم نیز ایجاد بشود، احتمال منظم بودن حالت بعدی صفر است.
مثال گوی های تصادفی به شفّافیت تمام نشان می دهد که پدیده های تصادفی احتمال منظّم پیش رفتن شان صفر است.
اگر تحلیل جهان بر اساس بدیهیات فطری را نپذیریم، مجبوریم اعتراف کنیم که در آغاز از جهان هیچ چیز نمی دانیم(دیدگاه تجربه گرایان).
اگر در آغاز از جهان هیچ چیز نمی دانیم، مجبوریم اتّفاقات آینده را به صورت احتمال مطرح کنیم.
طبق مثال گوی ها، احتمال این که لحظه ی بعد اتّفاقی منظّم رخ بدهد صفر است. لذا ما محکومیم که هیچ امیدی به منظّم بودن لحظه ی بعد نداشته باشیم.
از آنجا که هیچ یک از ما در منظّم بودن لحظه ی بعد شکّی نداریم، لذا هیچ تجربه گرای واقعی وجود ندارد.
همچنین، همه ی انسان ها از آن جا که به تداوم نظم اعتقاد راسخ دارند، به صحّت بدیهیات فطری نیز اعتقاد راسخ دارند.
الحمدالله، خوبم، هرچی از خدا برسه به کام هست و راضیم
راستی نظراتو چک کردم، مشکلی نداشت
مطالب فلسفی سنگینن!!!