برخیز
پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۳۶ ب.ظ
برخیز
تا از سر اقتدار
آنچه را
در ذهن پر از خروشمان می گذرد
بنویسیم
به شعر
هر بحری باشد باشد
هر وزنی باشد مسئله ای نیست
وزن را می توان شکست
وقتی در موسیقی پرواز کنیم
اینجا
شب شده از نیرنگ
اینجا
قلب ما
خون را
به مغز
وام می دهد-با بهره-
و چنین است که ترجیح می دهیم
فکر نکیم...
و چه بی شرمانه
با نقاب بر چهره
با ژستی عمیق
بر ورق می نویسیم:
فکر ها پریشان است!
خودمان باشیم...
ما به فکر عادت نداریم
خودمان باشیم،
اگر بتوانیم
تا ظهر می خوابیم!
زیر این نقاب های جنجالی
خبری نیست که نیست!
همه مان منتقدیم
با قرآنی روی طاق چه
یا کتابچه ای از نیچه
فرقی نمی کند
مهم این است که تنها
لاف می زنیم!
از همه چیز بدتر
یک چیز:
حتی در تنهایی ها
در نقش، غرق می شویم
و حقیقت را
-که بازهای تیز پرواز
که در تقلیدشان هستیم
نقش بازی نمی کنند-
فراموش می کنیم
ایمان علیخانی بجستانی، 95/2/1
۹۵/۰۲/۰۲