مرز من و محیط من چیست؟(1) - شاخص من از محیط
آیا ناخن من جزو من است یا محیط من؟ دست و پایم چطور؟ سرم چطور؟ کدام اجزای بدن من جزو من محسوب می شوند؟
این سؤال دست کم می تواند به دو شکل پاسخ داده شود:
1. تحلیل شاخص مجزّا کننده ی من از محیط
2. نفی وجود هرگونه جزء برای من(بر اساس اختیار و ادراک)
در این دو درس به روش اول و در درس های بعد به روش دوم می پردازیم ان شاءالله
آیا ناخن من جزو من است؟
برای پاسخ به این سؤال مفید است که "جزو من" را تشریح کنیم. ابزار من الزاماً جزو من نیست؛ مثلاً گوشی من جزو من نیست. آنچه می بینم جزو من نیست؛ مثلاً مانیتور جزو من نیست. آنچه لمس می کنم نیز جزو من نیست. صفحه کلید جزو من نیست.
این ها مثال هایی بود برای آماده سازی ذهن؛ حال دقّت کنید: من هستم و محیط هست. من آن چیزی هستم که درک می کندو تصمیم می گیرد؛ لذا بین من و محیط من اطّلاعات حضور دارند؛ اطلاعاتی که از محیط به من می رسند(درک). آنچه من مشاهده می کنم صرفاً یک سری اطلاعات است و مانعی نیست اگر این اطلاعات از هر نوعی باشد(تصویر باشد، صدا باشد، بو باشد، لمس باشد، درد باشد...) و از آنجا که اطّلاعات از محیط به من می رسند، چه بسا نمایانگر محیطند نه نمایانگر من. اطّلاعات از محیط به من می رسند و لذا اطّلاع یافتن از چیزی -به هر طریق- مدرک نیست برای این که آن چیز جزو من باشد.
طبق این استدلال، اثبات شد دلیلی نیست که ناخن من، دست من، یا حتّی سر من جزو من باشد. تمام اجزایی که برای من تصوّر می کرده ایم از طریق دریافت اطّلاعات بوده و از آنجا که طریق نفی شد، تصوّر هیچ جزئی برای من قابل دفاع نیست.
فهرست دروس | درس بعدی>> مرز من و محیط(2)