آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام عزیزان
فلسفه، این علم زیبا را بیاموزید که ضروری ست. اگر در تردید هستید، شما را به قطعیت می رساند؛ اگر قاطعید، به شما معرفت می بخشد؛ هر کجای راه حقیقت ایستاده اید فلسفه بیاموزید.
فلسفه را بدون تکلّف، به زبان ساده و مختصر بخوانید...بنده این دروس را برای کسی نوشته ام که حتّی یک کتاب فلسفی نخوانده است. آن ها را دنبال کنید و هرکجا پرسشی پیش آمد بپرسید.
حضور سبز شما مایه ی شادابی و طراوت این وبلاگ است
----------------------------------
تمامی مطالب فاقد سند این وبلاگ، نوشته ی بنده است؛ لذا در صورت رونوشت برداری نام وبلاگ یا نویسنده را ذکر بفرمایید.

آخرین نظرات

بررسی فطرت و چگونگی شناخت آن

شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۳ ب.ظ

همانطور که شرح داده شد، هر کسی پیش از آن که بخواهد هر گونه اظهار نظری بکند، الزاماً به فطرت معتقد است. اینجا نکته ی مهم و ظریفی هست:

    برخی گمان می کنند این که ما برای فطریات دلیلی نداریم؛ بی دلیل آن ها را پذیرفته ایم و راه فراری نداریم؛ این نشانه ی استیصال ماست. از سر اجبار فطرت را پذیرفته ایم نه با روش عقلی؛ لذا شناخت جهان نیز که بر اساس فطرت است، غیر عقلانی و متزلزل است. اگر دقت کنیم، این برداشت اشتباه است. ما دچار استیصال هستیم؛ اما نه در شناخت محیط. ما محیط خود را می شناسیم؛ آنچه نمی شناسیم فطرت خودمان است. اعتبار فطرت ذره ای از عقل پایین تر نیست؛ بلکه عقل و استدلال، خود زیرمجموعه ی فطرت است و امری فطری ست. این که بگوییم فطرت اثبات ندارد اشکالی ایجاد نمی کند. اصلاً فرض کنید فطرت اثبات داشته باشد. اگر قرار است در همه چیز شک کنیم، آیا در اثبات ارائه شده برای فطرت-هرچه باشد- نباید شک کنیم؟؟ معلوم شد که اشکال از بدون اثبات بودن فطرت نیست. این فکر فرد است که مسموم شده و گمان می کند عقل بر همه چیز احاطه دارد.
    بسیار خوب؛ حال که می خواهیم به بررسی بپردازیم، لازم است منظور خود از فطرت را دقیقاً مشخص کنیم. ممکن است طبق تعریفی یک سری مطالب غیر قطعی و یا غیر اعتقادی جزو فطرت محسوب شوند. در فلسفه از آنجا که عموماً به دنبال قطعیت هستند آن بخشی از فطرت مورد نظر است که شامل گزاره های قطعی ست. به این گزاره های قطعی که نیازی به استدلال ندارند بدیهی می گویند. دقت داشته باشید: نیازی به استدلال ندارند. ممکن است دو اصل بدیهی اصل دیگری را اثبات کنند که بدیهی باشد؛ با این حال نیازی به اثبات نبوده و انسان بدون اثبات آن را پذیرفته است. مثلاً، وجود خدا بدیهی ست. نیازی به اثبات ندارد. ولی بر اثر بی توجهی ما، ممکن است بدیهی بودن خدا فراموش شود. اینجاست که از بدیهیات دیگر استفاده کرده و خدا را اثبات می کنیم. این منافاتی با بدیهی بودن خدا ندارد. بدیهی اعتقادی نیست که اثبات نمی شود؛ بلکه اعتقادی ست که خود به خود وجود دارد (چه آشکار و چه پنهان) و نیازی به اثبات ندارد.
    در نهایت، مهم ترین مسئله تشخیص گزاره های بدیهی ست. بنده هیچ روشی نمی شناسم که با قطعیت تشخیص دهد چه گزاره ای را ذهن من بدون اثبات پذیرفته است. نمی توان با قطعیت گزاره های فطری و بدیهی را مشخص کرد؛ ولی مشکلی نیست: آنچه مهم است و به خاطر آن به گزاره های بدیهی رو می آوریم، قطعیتشان است. اگر به هر نحوی به گزاره ای قطعی برسیم، برای استنتاج های ما با گزاره ی بدیهی یکسان عمل خواهد کرد. چه فرقی می کند «من هستم» بدیهی باشد یا استنتاج شده ی قطعی؟ مهم این است که من هستم و می توانم این جمله را پایه ی استدلال های بعدی خود قرار بدهم. برای تشخیص چنین گزاره ی قطعی نیز کافی ست به وجدان رجوع کنیم: ای وجدان من، آیا می توانی بپذیری گزاره ی «من هستم» غلط باشد؟ اگر پاسخ خیر است، این گزاره قطعی و احتمالاً بدیهی ست. وگرنه باید برای قطعی شدنش به استدلال دست بزنیم.
فهرست دروس | درس بعدی>>  پایان فصل اول(معرفت شناسی)
۹۳/۰۹/۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰
ایمان علیخانی بجستانی

بدیهی

فطرت

وجدان

نظرات  (۳)

این که میگید ما محیط رو میشناسیم یعنی چی؟ الان دیگه تقریبا تمام ساینتیست ها(کسانی که خودشون ادعای شناخت محیط رو داشتند) معتقدند نمیشه شناخت محیط رو....درست نمیگم؟
پاسخ:
ساینتیست ها در شناخت علّت پدیده ها عقب نشینی کردن نه شناخت رفتار پدیده ها.
طبق آخرین نظر ساینتیسم -که نظر کاملاً صحیحی هم هست- ما می دانیم زمین چطور به دور خورشید می چرخد و چطور یک سنگ از کوه می افتد؛ امّا علّت(منشاء) این اتّفاقات را نمی دانیم.
شناخت محیط یعنی چه؟ یعنی چیزی درباره ی محیط دانستن. آیا شما درباره ی محیط چیزی نمی دونید؟ همین که می دونید اگر به دیوار مشت بزنید دردتون میاد یعنی نسبت به محیط مقداری شناخت دارید.
من برداشتم این بود که شما فطرت رو برخورده اولین انسان به یه موضوع و حل اون بر اساس خلاقیتش میدونین و این شده بدیهی.یه سری نظر مشترک وجود داره که بین همه انسان ها مشترک باشه.مثلا میگن هر انسانی از دزدی بدش میاد،خب این واقعا بدیهیه.ولی تو خیلی از مسائل بنیادین اصلا نظر مشترکی وجود نداره
پاسخ:

با سلام و تشکّر از توجّه شما،

آیا فطرت مجموعه ای از حل موضوعات بر اساس خلّاقیت است؟ خیر. فطرت بنیادی تر از این حرف هاست. فطرت آن مجموعه اطّلاعات و امکاناتی ست که ما قبل از مواجهه با هر موضوعی با خود به همراه داریم و لذا با کمک فطرت موضوعات را حل می کنیم.

تعریف کلمه ی بدیهی نیز اطّلاعات انکارناپذیر فطری ست و معمولاً انسان ها در این اطّلاعات مشترک و متّفقند؛ امّا اصلاً قرار نیست که همه در همه چیز متّفق باشند. اصول مشترکی هست و با این اصول مشترک می توان بسیاری از اختلافات را حل کرد.

سلام ، خستە نباشید ، مطالبتون برای من کە میخوام فلسفە یاد بگیرم مفید بود، در مورد این مطلب هم  ببخشید از اینجاش رو متوجە نمیشم : 

اگر به هر نحوی به گزاره ای قطعی برسیم، برای استنتاج های ما با گزاره ی بدیهی یکسان عمل خواهد کرد ... تا آخر .

1- برای استنتاج های ما با گزارە بدیهی یعنی چی ؟؟؟ 

2- استنتاج شدهی قطعی یعنی چی ؟؟؟

3- قطعی و بدیهی چە تفاوتی با هم دارند ؟؟؟ 

4- منظور از وجدان همون فطرت هستش ؟؟؟ 

نظر شما چیست؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی