آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام عزیزان
فلسفه، این علم زیبا را بیاموزید که ضروری ست. اگر در تردید هستید، شما را به قطعیت می رساند؛ اگر قاطعید، به شما معرفت می بخشد؛ هر کجای راه حقیقت ایستاده اید فلسفه بیاموزید.
فلسفه را بدون تکلّف، به زبان ساده و مختصر بخوانید...بنده این دروس را برای کسی نوشته ام که حتّی یک کتاب فلسفی نخوانده است. آن ها را دنبال کنید و هرکجا پرسشی پیش آمد بپرسید.
حضور سبز شما مایه ی شادابی و طراوت این وبلاگ است
----------------------------------
تمامی مطالب فاقد سند این وبلاگ، نوشته ی بنده است؛ لذا در صورت رونوشت برداری نام وبلاگ یا نویسنده را ذکر بفرمایید.

آخرین نظرات

ورود به معرفت اسلامی: اثبات فطرت

سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۶ ق.ظ

     همانطور که در درس گذشته مشاهده کردید، کسی که ادعا می کند به هیچ چیز اعتقاد ندارد(پوچ گرا) نیز الزاماً اعتقاداتی دارد. نمونه ی بارز این اعتقادات، اعتقاد به وجود گرسنگی و وجود غذاست. اگر کسی این دو را واقعاً قبول نداشته باشد طی چند روز می میرد. لذا تمام انسان ها اعتقاداتی دارند. 

     از طرفی این سخن کاملاً بر حق است که نمی توان برای تمام اعتقادها برهان آورد. هر برهانی که اعتقادی را اثبات کند، خود فرضیاتی دارد که نیاز به اثبات دارند. لذا الزاماً اعتقاداتی هست که برایشان برهانی نیست و برای اثبات دیگر اعتقادات به این ها نیاز است.

    دو پاراگراف بالا را می توان اینگونه جمع بندی کرد که هر کسی اعتقاداتی دارد و در میان این اعتقادات، الزاماً اعتقاداتی اثبات ناپذیر موجود است. لذا هر کسی -هر قدر هم که برای استدلال تلاش کند- اعتقاداتی دارد که بدون اثبات پذیرفته است.

    حال چگونه باید از میان این همه اعتقاد، عده ای را انتخاب کنیم که بدون اثبات بپذیریم؟ اگر روشی منطقی برای رسیدن به این اعتقادات کشف کنیم، به عبارتی آن ها را اثبات کرده ایم که این محال است. لذا اعتقادات اثبات ناپذیر را نمی توان انتخاب کرد و پذیرفت.

    در ساختار منطقی و فلسفی ذهن ما ستون هایی ست مستحکم که تمام این بنای عظیم بر این ستون ها بنا شده است. این ستون ها اعتقاداتی هستند که بدون اثبات پذیرفته ایم و برای پذیرششان هیچ انتخابی نداریم؛ بلکه پیش از آن که در صحت هر گزاره ای فکر کنیم، در ما وجود دارند. اسلام به این اعتقادات اولیه و اساسی می گوید فطرت.

فهرست دروس | درس بعدی>>  نگاهی به تجربه گرایی + نقد

۹۳/۰۹/۰۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
ایمان علیخانی بجستانی

فطرت

نظرات  (۵)

سلام

یکسری مسائل مثل فطرت و خداپرستی فطری فک می کنم برای همه اثبات شده باشه ،کسی نمی تونه وجود یه خالق رو انکار کنه...

قلمتون سبز

پاسخ:
سلام میرا جان
این از صاف بودن دل شما ست که خدا رو بدیهی میدونید. بنده هم برای کامل بودن درس ها و هم برای کسانی که دچار شبهه هستن اثبات فطرت و سپس خدا رو مینویسم. البته حق با شماست: اعتقاد به خدا فطری و بدیهیه. ولی ما با سرگرم دنیا شدن توجهمونو نسبت به این امر بدیهی از دست میدیم و بعضاً دچار شک میشیم که پاسخش نیاز به برهان داره.
تعدادی از مطالب شما رو خوندم، مفید بود و تشکر می کنم
تفکرات الحادی، مثل ریسمان بافی به دور حقیقته و بافنده و پیروانش رو در منجلابی گیر می ندازه که واقعا پوچ و ساختگی است
در صورتی که راه های ساده ای هم برای لمس و درک حقیقت هست
برای آنها که ایمان دارند تا به حال خدا قابل دیدن بوده و به صدایشان پاسخ داده:
ادعونی استجب لکم
ما که دیدیم ، پاسخ گرفتیم و لذت بردیم
و شما نخواستید ببینید، حرف بزنید و لذت ببرید
شما خود را از چنین لذتی محروم کرده اید

سلام
یه قسمتی از متن برا بنده نامفهوم بود... این مسلمه که ما برا عقایدمون یک سری اصول اولیه داریم، همچنین با این اصول محدود نمیتونیم به همه(تعداد نامحدود) از نتایج برسیم. پس عده ای از گزاره ها اثبات ناپذیر میمونن.
حالا ما نوع گزاره داریم....یه سری اصول اولیه و یک سری گزاره که ثابت نمیشن... حالا چطور میشه که یک سری گزاره هارو بی اثبات میپذیریم یک سری رو نمیشه؟
پاسخ:
سلام حامد جان
در کلام شما دو نوع گزاره ی صحیح داریم: یک سری اصول اولیه و یک سری گزاره که ثابت می شن. برای شروع استنتاج، نیاز به یک سری گزاره ی پایه هست و اگه درست فهمیده باشم، این پرسش شماست که گزاره های پایه رو چطور انتخاب کنیم؟
پاسخ خود یک امر بدیهی ست: گزاره ای رو که نمیتونیم به نقضش معتقد باشیم، بپذیریم و به عنوان پایه ازش استفاده کنیم.
مثلاً، شما نمیتونید به وجود نداشتن خودتون معتقد باشید؛ پس محکوم هستید بپذیرید که هستید، و بر مبنای گزاره ی "من هستم" می تونید استنتاج کنید.
سلام
سایتتون عالیه خیلی وقت بود میخواستم منبعیو پیدا کنم که از پایه و به صورت منطقی بپردازه به مسائل فلسفی.
یه سوال تازگی برام پیش اومده، اینکه ترسی که انسانها از مرگ داشتند و نیازشون به جاودانگی باعث شده همه این باورهارو بوجود بیارن
باور به خدا، باور به فطرت و ...
به شک افتادم که اصلاً این فطرت را یرای خودشون ساختن که پایه محکم تری بشه برای بقیه باورهایشان. شاید این فطرت همون ترس اولیه از مرگ باشه 
نمیدونم تونستم برسونم منظورمو یا نه
من ایمیلم رو هم گذاشتم
باز هرجا که تونستین و راحتتر بودید جواب بدید
پاراگراف آخر رو خیلی دوست داشتم... 

نظر شما چیست؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی