نگاهی به تجربه گرایی، ساینتیسم، هیپیسم و ... + نقد
تجربه گرایی نهضتی فلسفی ست که بر مبنای اصالت تجربه بنا شده است. تجربه گرایی می گوید آن چیزی صاحب اعتبار است که قابل تجربه ی حسی باشد و آنچه قابل تجربه نیست(مباحث متافیزیکی) فاقد اعتبار است؛ زیرا نمی توان آن را اعتبار سنجی کرد و قابل آزمایش نیست. به عنوان مثال،کفش من وجود دارد زیرا من آن را می بینم و لمس می کنم. ولی خدا نیست(یا بودنش قابل بررسی نیست) زیرا نه دیده می شود نه بوییده می شود و نه لمس می شود. براهین فلسفی که بر پایه ی بدیهیات بنا می شوند نیز پذیرفته نمی شوند؛ چرا که بدیهیات نیز غیر قابل لمس و تجربه هستند.
ساینتیسم(علم باوری-علم زدگی) فرزند تجربه گرایی ست. تجربه گرایی از آنجا که تنها بر تجربه استناد می کند، در نهایت خود به خود از علوم تجربی سر در می آورد و می شود ساینتیسم. کسانی که حقیقت را تنها دست آوردهای علم تجربی می دانند، جزو این گروه قرار می گیرند. این ها می گویند هر آنچه را بتوان با آزمایش و روش علم تجربی تحلیل کرد قبول داریم و جز آن را طرد می کنیم.
تجربه گرایان و علم باوران هردو حقیقت را به آنچه فیزیکی ست محدود می دانند و اعتقاد به فطرت را قبول نمی کنند. ایراد فلسفه ی این ها در مبدأشان کاملاً پیداست: آن ها اعتقاد دارند که آنچه می بینند و تجربه می کنند، هست. آن ها نیز مانند پوچ گرایان به وجود و تأثیر غذا اعتقاد دارند. ریشه ی این اعتقاد، امری فطری و اثبات ناپذیر است. اگر از یک تجربه گرا بپرسی چرا وقتی گرسنه ای غذا می خوری؟ خواهد گفت تا به حال بارها غذا مرا سیر کرده است. لذا خوردن غذا مرا سیر می کند. وقتی از او بپرسی از کجا می دانی الگویی که تا به حال پاسخ داده(غذا خوردن و سیر شدن) باز هم مؤثر خواهد بود؟ او پاسخش تنها "تا به حال اینگونه بوده است" است که خود یک الگوست و معلوم نیست چرا از این به بعد صادق باشد. تجربه گرا می گوید:این که چرا ندارد...واضح است! و اینجاست که شاهدیم تجربه گرایان نیز یک سری اعتقادات اثبات نشده دارند. چرخه ی سوالات فوق، برای ساینتیست ها، هیپیست ها(پوچ گرایانی که به دنبال صلح و آرامشند)، عمل گرایان( کسانی که تنها آنچه را در عمل کاربرد داشته باشد قبول دارند) و تمام بقیه ی منکران فطرت صدق می کند. همه ی این ها اعتقاداتی بی اثبات دارند.
از آنجا که اعتقادات بدون اثبات پایه ی افکار ما هستند، نمی توان به آن ها معتقد شد؛ بلکه خود به خود به آن ها معتقدیم. این اعتقادات قابل اثبات نیستند، ولی تا حدی قابل شناساییند. ان شاء الله، در مبحث بعد به الگوریتم ساده ی شناخت فطرت و تحلیل آن می پردازیم.
فهرست دروس | درس بعدی>> بررسی فطرت و چگونگی شناخت آن
سلام
مطالبتون منبع خاصی دارن؟
و کلا این اسامی ذهن منو مشغول کرده،ریشه این اسامی چیه؟(ساینتیسم،هیپیسم و ...)