آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

آموزش فلسفه به زبان ساده

اثبات و تشریح اصول دین با عقل

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام عزیزان
فلسفه، این علم زیبا را بیاموزید که ضروری ست. اگر در تردید هستید، شما را به قطعیت می رساند؛ اگر قاطعید، به شما معرفت می بخشد؛ هر کجای راه حقیقت ایستاده اید فلسفه بیاموزید.
فلسفه را بدون تکلّف، به زبان ساده و مختصر بخوانید...بنده این دروس را برای کسی نوشته ام که حتّی یک کتاب فلسفی نخوانده است. آن ها را دنبال کنید و هرکجا پرسشی پیش آمد بپرسید.
حضور سبز شما مایه ی شادابی و طراوت این وبلاگ است
----------------------------------
تمامی مطالب فاقد سند این وبلاگ، نوشته ی بنده است؛ لذا در صورت رونوشت برداری نام وبلاگ یا نویسنده را ذکر بفرمایید.

آخرین نظرات

     تجربه گرایی نهضتی فلسفی ست که بر مبنای اصالت تجربه بنا شده است. تجربه گرایی می گوید آن چیزی صاحب اعتبار است که قابل تجربه ی حسی باشد و آنچه قابل تجربه نیست(مباحث متافیزیکی) فاقد اعتبار است؛ زیرا نمی توان آن را اعتبار سنجی کرد و قابل آزمایش نیست. به عنوان مثال،کفش من وجود دارد زیرا من آن را می بینم و لمس می کنم. ولی خدا نیست(یا بودنش قابل بررسی نیست) زیرا نه دیده می شود نه بوییده می شود و نه لمس می شود. براهین فلسفی که بر پایه ی بدیهیات بنا می شوند نیز پذیرفته نمی شوند؛ چرا که بدیهیات نیز غیر قابل لمس و تجربه هستند.

    ساینتیسم(علم باوری-علم زدگی) فرزند تجربه گرایی ست. تجربه گرایی از آنجا که تنها بر تجربه استناد می کند، در نهایت خود به خود از علوم تجربی سر در می آورد و می شود ساینتیسم. کسانی که حقیقت را تنها دست آوردهای علم تجربی می دانند، جزو این گروه قرار می گیرند. این ها می گویند هر آنچه را بتوان با آزمایش و روش علم تجربی تحلیل کرد قبول داریم و جز آن را طرد می کنیم.

    تجربه گرایان و علم باوران هردو حقیقت را به آنچه فیزیکی ست محدود می دانند و اعتقاد به فطرت را قبول نمی کنند. ایراد فلسفه ی این ها در مبدأشان کاملاً پیداست: آن ها اعتقاد دارند که آنچه می بینند و تجربه می کنند، هست. آن ها نیز مانند پوچ گرایان به وجود و تأثیر غذا اعتقاد دارند. ریشه ی این اعتقاد، امری فطری و اثبات ناپذیر است. اگر از یک تجربه گرا بپرسی چرا وقتی گرسنه ای غذا می خوری؟ خواهد گفت تا به حال بارها غذا مرا سیر کرده است. لذا خوردن غذا مرا سیر می کند. وقتی از او بپرسی از کجا می دانی الگویی که تا به حال پاسخ داده(غذا خوردن و سیر شدن) باز هم مؤثر خواهد بود؟ او پاسخش تنها "تا به حال اینگونه بوده است" است که خود یک الگوست و معلوم نیست چرا از این به بعد صادق باشد. تجربه گرا می گوید:این که چرا ندارد...واضح است! و اینجاست که شاهدیم تجربه گرایان نیز یک سری اعتقادات اثبات نشده دارند. چرخه ی سوالات فوق، برای ساینتیست ها، هیپیست ها(پوچ گرایانی که به دنبال صلح و آرامشند)، عمل گرایان( کسانی که تنها آنچه را در عمل کاربرد داشته باشد قبول دارند) و تمام بقیه ی منکران فطرت صدق می کند. همه ی این ها اعتقاداتی بی اثبات دارند.

    از آنجا که اعتقادات بدون اثبات پایه ی افکار ما هستند، نمی توان به آن ها معتقد شد؛ بلکه خود به خود به آن ها معتقدیم. این اعتقادات قابل اثبات نیستند، ولی تا حدی قابل شناساییند. ان شاء الله، در مبحث بعد به الگوریتم ساده ی شناخت فطرت و تحلیل آن می پردازیم.

فهرست دروس | درس بعدی>>  بررسی فطرت و چگونگی شناخت آن

۹۳/۰۹/۰۵ موافقین ۱ مخالفین ۰

نظرات  (۳)

سلام

مطالبتون منبع خاصی دارن؟

و کلا این اسامی ذهن منو مشغول کرده،ریشه این اسامی چیه؟(ساینتیسم،هیپیسم و ...)

پاسخ:
    سلام میرا جان
   بنده بیش از پنج ساله که فلسفه میخونم و مطالبو از اندوخته اطلاعات این مدت مینویسم. مستقیماً از روی کتابی نیست.
    اسامی فوق، فرقه های متداول فلسفی غرب هستند که با گسترش ارتباطات و تهاجم فرهنگی به کشورهای شرقی نفوذ کردن. دلیل این که این ها رو ذکر میکنم اینه که معمولاً در همین ایران خودمون کسانی که ادعای علم دارند و ضد مذهبند عموماً دچار ساینتیسمند(تنها حقیقت جهان را علوم تجربی می دانند) و این همه جوونای با تیپ های عجیب و غریب که لات های امروز محسوب می شند عموماً دچار هیپیسمند(گمان می کنند هیچ حقیقتی دست یافتنی نیست و تنها باید صلح و آرامش را رعایت کرد و خوش گذراند و خصوصاً آزادی جنسی الزامی ست).
    بنده این ها رو تحلیل کردم به خاطر رواج زیادشون در ایران

پس اساس این فرقه های غربی هستند!

فرقه های شرقی چی؟یعنی تمامی اینها تاثیرات فرقه های غربیه؟فلاسفه شرق چنین نمونه هایی نداشتن؟و برعکس این قضیه هم اتفاق افتاده(افکار مثبت شرقی روی غربی ها نتونستن تاثیری بذارن)؟

پاسخ:
    فلسفه های شرقی تأثیر چندانی روی ایران نداشتن. نه این که ضعیف باشن؛ بلکه تریبون دستشون نبوده که تهاجم کنن. ضمناً، این ها بیشتر عرفان هستند تا فلسفه. الآن تائویسم که نگرش غالب و کهن چینی هاست در غالب یوگا و مدیتیشن وارد ایران شده؛ ولی به اندازه ی فلسفه ی غرب خطرناک نیست. تائویسم مردم را به طبیعت گرایی و تسلیم شدن در برابر نیروی طبیعت تشویق میکنه که حداقل تو جامعه ی امروز کمتر کسی جذب این نگرش میشه.
    فلسفه و نگرش شرق به غرب تهاجم نداشته، ولی توسط خود غربی ها به غرب راه پیدا کرده. از اونجا که فلسفه های غرب پاسخگوی نیازهای "پرستش" و "اعتماد به قدرت لایزال" نبودن، روان شناسان غربی بعضاً ادیان شرقی رو در کشور خودشون تبلیغ کردن. به عنوان مثال، بودیسم در غرب در حال گسترشه. این که چرا به ادیان ابراهیمی(یهودیت، مسیحیت و اسلام) کمتر رو آوردن به تجربه های منفی قبلی(حکومت کلیسا) و دلایل سیاسی برمیگرده.
    کتاب های فلسفی فلاسفه ی ما هم بعضاً به انگلیسی برگردان شده؛ ولی هم در برگردان ها اشکالات فراوان بوده و هم در کتاب های فوق به معرفت شناسی کمتر پرداخته شده. این ها باعث شده که فلسفه ی ما در غرب از طریق کتاب نفوذ زیادی نداشته باشه. اصلاً مبحث فلسفه در ایران و غرب متفاوته: ما سریعاً فطرت رو در کتاب هامون پذیرفتیم و شروع به استنتاج کردیم؛ ولی غربی ها فطرت رو و حتی امکان شناختو زیر سؤال بردن و هنوز هم به نتیجه نرسیدن.
انگار با توجه به تفاوت مکانی دو فرقه نیهیلیسم و هیپیسم نباید هیپیسم ها رو نوعی پوچ گرا دونست
گویا هیپیسم در ناحیه ی اخلاق و عمل بیش تر گرایش داره و هیپیسم ها در حوزه ی اعتقاد به تکوین و به تبعش تشریع.و محدوده ی اولی عقل عملی است و دومی عقل نظری.پس تعبیر بهتر در مورد هیپیسم ها فرهنگه نه فلسفه به معنای واقعی کلمه.شاید
نظرم رو نقد کن اگر مطلبی هست دنبال فهم بیشترم و محبت کن برام بفرست.
یا علی
پاسخ:
سلام احمد جان
با تشکر بابت نظر زیبای شما
بله، هیپیسم بروزی فرهنگی دارد. اما از آنجا که هیپیست ها برای فرهنگشان استدلال می کنند، هیپیسم در حوزه ی فلسفه نیز جایگاه پیدا می کند. نمونه ی استدلال هایشان این است که "حال که حقیقت نامعلوم و دست نیافتنی ست، باید آزادی را میان مردم برقرار کرد تا خود انتخاب کنند چه بیاندیشند" و از این نتیجه می گیرند که نباید با قانون افراد را محدود کرد.
باز هم اگر سؤالی هست درخدمتم

نظر شما چیست؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی