برهان نظم(2)
همانطور که توضیح داده شد، واضح است که مقدمه ی اول برهان نظم برقرار است: جهان دارای نظم و هماهنگی گسترده است. اما مقدمه ی دوم:
2. نظم گسترده الزاماً توسط یک طراح و ناظم هوشمند ایجاد شده است
گزاره ی فوق یک اصل بدیهی ست. این اصل با مثال های متنوعی بیان شده، که مناقشه در همین مثال ها اسباب انکار را برای بی خدایان ایجاد کرده است.
بنده در ابتدا توجه شما را به این نکته جلب می کنم که توضیح دادن و مثال آوردن برای یک گزاره، منافاتی با بدیهی بودنش ندارد. توضیح و مثال، ما را در شفاف سازی مفهوم گزاره یاری می کنند؛ و مادامی که گزاره ای شفاف نباشد، حکم بر صحّت یا ردّ آن عقلانی نیست.
در توضیح این گزاره «هر نظم گسترده(یا پیچیده) ای ناظمی هوشمند(یا حکیم) دارد)» علمای شرق و غرب مثال های متنوعی ذکر کرده اند که از موارد معروف، چند نمونه ذکر می کنم:
اگر با یک کتاب مواجه شویم -هرچند در یک بیابان خالی از سکنه باشیم- گواهی می دهیم که این کتاب را کسی نوشته است. زیست شناسان گواهند دنیای یک برگ گیاه از یک کتاب که هیچ، از کتابخانه نیز پیچیده تر است.
اگر یک میمون را پشت ماشین تایپ بنشانیم محال است بپذیریم که در میان حروفی که تایپ کرده حتی یک خط کلمه ی معنی دار ایجاد شود. نظم جهان نه از یک سطر، بلکه از یک کتاب هم بسیار بیشتر است؛ لذا جهان نیز ناظمی هوشمند دارد که آن را طراحی کرده است.
اگر در هر کجا حتی کره ی مریخ ساعتی پیدا کنیم، از نظم ساعت به سازنده ی هوشمندش پی می بریم. جهان نظمی بسیار پیشرفته تر از یک ساعت دارد؛ لذا قطعاً سازنده ای هوشمند دارد.
پذیرش این که جهانی به این نظم، خود به خود ایجاد شده است؛ مانند این است که بپذیریم از طوفانی در یک زباله دانی هواپیمایی پیشرفته تشکیل شود.
--------------------------------------------------------------------------------
نقدهای بی خدایان
--------------------------------------------------------------------------------
بی خدایان در سه نقطه نظر اساسی به این مثال ها اعتراض کرده اند:
1. این مثال ها وجه اشتراکشان تنها در نظم نیست؛ بلکه همگی مثال هایی از صنعت بشرند و ذهن ما نه به دلیل نظمشان؛ بلکه به دلیل عادت و تجربه، گواهی می دهد که سازنده دارند.
هواپیما، ساعت و کتاب همگی ساخته ی دست بشرند و تعجبی نیست که انسان یقین داشته باشد یک ساعت سازنده دارد. مثال ها ارتباطی با نظم ندارند؛ لذا این قیاس ها هیچ یک صحیح نیست و برهان باطل است.
2. طبق قوانین فیزیک و تکامل، نظم پیچیده می تواند خود به خود ایجاد شود.
طبق قوانین فیزیک، تمامی نظم های جهان توجیه می شوند و نیازی به قائل شدن به وجود خدا نیست. اوج اعجاز خلقت که حیات است نیز توسط همین قوانین ابتدایی فیزیک ایجاد شده و پیش می رود. شواهد ژنتیک و فسیل ها تکامل حیات را تأیید می کنند. موجودات زنده یکباره ایجاد نشده اند؛ بلکه از شکل بسیار ساده ی حیات شروع شده و تا کنون طبق قواعد تکامل پیشرفت کرده اند. قواعد تکامل نیز محصول همان قوانین ابتدایی فیزیک هستند. لذا ارزش نظم موجودات زنده با ارزش نظم تکه ای سنگ یکسان است. هردو محصول قوانین ابتدایی فیزیک هستند.
3. خود خداوند سازنده ی این جهان پیچیده، دست کم به اندازه ی جهان، پیچیده است و خود نیازمند خالقی ست!
--------------------------------------------------------------------------------
نقد نقدهای بی خدایان
--------------------------------------------------------------------------------
1. بله؛ سخن شما تا حد زیادی صحیح است. وجه اشتراکی در میان این مثال ها هست؛ و آن این که همگی ساخته ی دست بشرند. اگر کسی در کره ی مرّیخ به جای یک ساعت یک سیم روکش دار هم ببیند به سازنده ی ان پی خواهد برد؛ چرا که می داند سیم روکش دار ساختن کار انسان است. متأسفانه، هرچه بخواهیم مثال ملموس بزنیم عموماً از سه حال خارج نیست:
1. یا نظم مستقیماً توسط انسان یا امثال انسان(پرندگان و ...) ساخته شده است که آن را با منشاءش می شناسیم و مثال از اعتبار ساقط است؛
2. یا نظم توسط قوانین فیزیک توصیف می شود که ذهن ما به خاطر تلقین های مداوم و ساده انگاری، علّت نظم را قانون فیزیک می داند؛
3. یا نظم آنقدر در زندگی روزمرّه مکرّر است که افراد متوجّه حضورش نمی شوند. کسی در حالت عادی متوجّه منظّم بودن یک آسمان خالی نمی شود(یکدست آبی بودن آسمان خود نظم است) چه رسد به این که نظم در تداوم برقراری قوانین فیزیک را درک کند.
امّا این یک بن بست نیست.
فرض کنید به سیّاره ای ناشناخته رفته اید و در قسمت هایی از سطح آن با شکلی نامأنوس مواجهید: حجمی که نه کره است، نه مکعب است و نه هیچ شکلی که تا به حال دیده باشید...به نظرتان بی شکل می رسد. تعداد بی شماری از این شکل با زاویه ای مشخّص و ثابت و با فاصله ای مشخص و ثابت به صورت قطاری پشت سر هم قرار گرفته اند. در کنار این قطار، هیچ نمونه ای از این شکل وجود ندارد و مطمئن هستید این اتّفاق تحت اثر هیچ نیروی مغناطیسی یا اثر فیزیکی نیست. آیا این قطار خود به خود ایجاد شده است یا کسی آن را ایجاد کرده است؟ پاسخ کاملاً مشخّص است.
در اینجا نه از انسان خبری هست و نه پدیده ی انسانی. اینجا فقط با نظم سر و کار داریم و ایراد فوق دیگر وارد نیست.
اعتقاد به برهان نظم، اعتقاد به بدیهی بودن حضور ناظم در صورت وجود نظم، محصور در ما خدا پرستان نیست:
استیون هاوکینگ که در حال حاضر خدا ناباور است به صراحت اعلام می کند «طبیعی است که پیش از درک دانش به خلق هستی به دست یک خداوندگار باور داشته باشیم.(کلیک کنید)» او معتقد است اگر نظم جهانی با علم توضیح داده نشود نیازمند به خدا هستیم؛ وگرنه نیازی به وجود خدا نیست. هاوکینگ به دلیل این نگرش خود و با کشفیاتش چند بار نسبت به وجود خدا تغییر موضع داده است(گاهی گفته است خدا هست و گاهی گفته است خدا نیست)
ریچارد داوکینز، معروف ترین و سرسخت ترین بی خدای جهان در چند جا اعلام می کند:
همانطور که شاهدید، حتی سرسخت ترین بی خدا نیز به صحّت برهان نظم معترف است و گزاره ی دوم برهان-که اصل برهان است- مورد تأیید عموم جهانیان است؛ حتّی سرسخت ترین آتئیست نیز در نهایت از زیر زبانش این اعتقاد خارج می شود.
اعتراض دوم (اعتراض ریچارد داوکینز) و اعتراض سوم با شفّاف سازی برهان رفع خواهد شد(که وجود خداوند فاقد جزء است)
فهرست دروس | درس بعدی>> نظم جهان تصادفی ست!!
پس به خدا معتقدم(البته دلایل بسیار قوی تر از این هم هست)