برهان نظم-آنگونه که معروف است- بر دو پایه استوار است:
- ناظم داشتن نظم
- منظم بودن جهان
چنان که بحث شد، ناظم داشتن نظم یک گزاره ی بدیهی ست که تحت تأثیر یک سری تلقینات و اشتباهات تاریخی به چالش کشیده شده است:
-
عده ای به نحوه ی مثال ها و قیاس های برهان نظم ایراد می گیرند؛ که پاسخشان ذکر شد و مثال ها قابل اصلاح است به گونه ای که ایرادها وارد نباشند.(کلیک کنید)
-
عده ای نظم جهان را تصادفی می دانند؛ که ثابت شد نظم جهان تصادفی نیست.(کلیک کنید)
-
عده ای قوانین فیزیک را عامل نظم جهان ذکر می کنند؛ که ثابت شد دیدگاهشان کاملاً غلط است و قوانین فیزیک نه عامل، بلکه توصیف نظم جهانند.(کلیک کنید)
-
عده ای منکر اعتبار بدیهیات عقلی می شوند و روش علمی را تنها روش قابل اعتماد برای شناخت جهان می دانند؛ که ثابت شد خود روش علمی بر پایه ی بدیهیات عقلی ست و بی توجهی به بدیهیات عقلی منجر به بی اعتبار دانستن روش علمی نیز خواهد شد.(کلیک کنید)
-
در نهایت، عده ای می گویند خالق یک نظام، خود باید دارای نظمی پیچیده تر باشد و لذا خود نیازمند خالق است؛ که ثابت شد نه تنها وجود باری تعالی، بلکه هر وجود مختاری فاقد جزء است و نظم برای وجود بدون جزء منتفی ست.(کلیک کنید)
کسی در نظم جهان شک ندارد، و لذا پس از ردّ شبهات، طبق برهان نظم، وجود خدا اثبات شد.
فهرست دروس | درس بعدی>> برهان نظم(به تقریر استقرا و احتمال)